نقش و اختیار و اکراه در پذیرش دین الهی
انسان از زمانی که خود را شناخت، اعتقاد پیدا کرد که در برابر گونهای روابط خاص فوق بشری قرار دارد و از اینکه میتوانست از این نیرو کمکهایی را دریافت کند خوشحال بود. در طی قرون و در هر زمانی، بشر این نیروی فوقالعاده را در چیزی پیدا میکرد. به آن متمسک میشد و از آن تقاضای کمک میکرد و حتی آن را میپرستید یا آنکه غریزه اعتقاد به علمی روحانی مانند سایر مواهب خدادادی در فکر انبیاء انسانی مشترک است، ولی با وجود این ادیان و اعتقاداتی در جهان به وجود آمد که در طی سالهای متوالی بعضی از آنها از میان رفتند و بعضی از آنها باقی ماندند. قدمت حضور انسان در زمین و عقاید آنها میرساند که ابتداییترین انسانها و همهی مردم اولیه گونهای اعتقاد دینی داشتند و انسان اولیه نیز مانند بازماندگانش به نیروی راز آلودی که نگاه دارندهی زمین، آسمان و سراسر زندگی اوست عمیقاً احساس وابستگی میکرد. با مطالعهی تاریخ ادیان و مذاهب و عقاید میتوان پی برد که انسان در تمامی دورههای زندگی خود مذهبی زیسته است و این نشان دهندهی این موضوع است که دین و مذهب یک امر غریزی و فطری است. دربارهی نقش بر جوامع بشری میتوان گفت که این امر نکتهای است که در جای جای تاریخ و از لابهلای زوایای مختلف جوامع به روشنی قابل مشاهده است متأسفانه تاریخهای مدون از یک سو، تاریخ ستمگریهای پادشاهان است و از سوی دیگر تاریخ یک مبارزهی خیالی بین بشر و طبیعت برای رفع فقر و گرسنگی، در این میان، آنچه که به طور کامل مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته، راه و تاریخ انبیاء و مبارزات عدالت خواهانه مومنینی است که برای گسترش توحید و اقامهی قسط و عدل در میان انسانها قیام کردند، حال آنکه اگر با چشم حقیقت بنگریم، در تمام طول تاریخ زندگی بشر بر کرهی زمین آنچه که بیشترین تأثیر را در حیات ظاهری و باطنی انسان باقی گذاشته است و بیشتر از همه عوامل مستحق بحث و تحقیق است، راه انبیاء و مبارزات آنها است.
تاریخ به دست بشر و بشر بیش از هر چیز به دست پیامبران ساخته و پرداخته شده است. ناموس آفرینش، جهان را مسخر انسان و انسان را مسخر نیروی ایمان و پیامبران را سلسله جنبان این نیرو قرار داده است. تنها نیروی ایمان است که به تعبیر قرآن حیات تازهای به او میدهد.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ» الانفال /۲۴ «اى کسانى که ایمان آوردهاید، چون خدا و پیامبر (ص)، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مىبخشد»
ادیان با تقدس دادن به هدفهای عالی بشری ،عواطف انسانها را تحریک کرده و در آنها شور و حرکت به وجود میآورند که زندهترین امواج اجتماعی، امواج و جنبشهای دینی است. پیوند این نهضتها با جوهر حیات و فطرت زندگی از هر چیز اصیلتر است تاریخ اسلام، از این نظر سخت آموزنده و تکان دهنده است. اسلام در ابتدا بصورت موج بسیار کوچکی پدید آمد. حضرت محمد (صل الله علیه وآله وسلم) در حالی که دنیای درونش دگرگون شده بود و با دریای غیب و ملکوت اتصال یافته و از فیوضات الهی لبریز شده بود، فریاد برآورد: ” قولوا لا اله الا الله تفلحوا ” این موج شروع شد و موثرترین تأثیرات اجتماعی را همراه با تأثیرات فردی بر حیات بشر نهاد.
دینشناسی و آگاهی از دستورها و قوانین دینی از ضرورت و حساسیت ویژهای برخوردار است، زیرا: مهمترین آرمان یک انسان حقیقتجو، سعادت و رستگاری حقیقی و زندگی جاودانی است که جز در پرتو دین و دینداری حاصل نمیشود.
دین، ماندگارترین و معتبرترین میراث فرهنگی ما است که از سوی پیامبران الهی و در رأس آنان پیامبر خاتم (ص) و جانشینان به حق ایشان و با جانفشانیهای فراوان آن بزرگواران به دست ما رسیده است. از این رو پاسداری و حفظ این میراث عظیم بر ما واجب است واین مهم، جز از راه آشنایی لازم با دین و آموزههای دینی و راههای مقابله با متجاوزان به حریم دین میسر نمیشود.
بیان مسئله تحقیق
اجبار و اکراه در پذیرش دین نیست. دین باید با اختیار خود شخص صورت گیرد. اصولا دین به عنوان یک مقوله ایمانی و قلبی، چیزی نیست که اجبار پذیر باشد. در آیه (لا اکراه فی الدین) متوجه خواهیم شد که نه با زبان نفی سخن گفته و نه نهی، یعنی فرمود در دین اجبار نیست نه اینکه نباید اجبار کرد یعنی اجبار پذیر نیست. نمیتوان کسی را به زور انسان معتقد و مومن کرد چون مربوط به اعتقاد و دل او انتخاب می شود. اما دین پذیرفته نزد خدا فقط اسلام است یعنی فقط دین حق، مورد پذیرش خدا است مثل اینکه بگوید انسانها در انتخاب نیک و بد اختیار دارند. انسان میتواند راه درستی و پاکی را انتخاب کند یا راه گمراهی و ضلالت و گناه را برگزیند هیچکدام اجبار نیست اما خدا فقط نیکی و خوبی را میپذیرد و مورد قبول اوست. خداوند فقط به نیکوکاران پاداش میدهد و این دو با هم تناقض دارند.
خداوند راه هدایت و ضلالت را معرفی و به انسانها نشان داده و دستور فرمانبرداری از آن را داده است اما انسانها را در انتخاب راه آزاد گذاشته که هرکدام را بپذیرند و هر راه را خواستند بپیمایند؛ اما به آنها فرمود که تنها نیکوکاران و شاکران را پاداش میدهد. همین موضوع در مورد دین حق و باطل نیز هست و اجباری بر پذیرش حق نیست، اما تنها حق، نزد خدا پذیرفتنی است. تحقیق حاضر هم به بررسی این تعارض ظاهری و اثبات عدم اکراه در پذیرش دین میپردازد لذا در این تحقیق سعی بر آن است که از طریق مراجعه به آیات و روایات و کتب تفسیری، روایی شیعه مسئله آزادی انسان و عدم اکراه و اجبار در مسئلهی پذیرش دین مورد بررسی قرار گیرد.
از طریق لینک زیر میتوانید، به صورت رایگان نسخه کامل این پایان نامه را دریافت کنید:
پایان نامه نقش و اختیار و اکراه در پذیرش دین الهی